دلــــم که می گیرد....شــاعر می شوم...
شــاعر که می شوم چشمهایم بــارانی می شود بغضی غریــب عمـــق چشــمهایم را در بر می گیرد و نمــناک می شود لحــظه به لحــظه های شـعر هایم ابر و باد هم با شــعر من همــصدا می شوند و شــعر هایم بوی بــاران به خود می گیرد عاشــقانه هایم را چــکاوک ها می سرآیند تا انتــهای فصل انتــــظار.... شـعر هایم را در شـبی آرام تا رسیدن به سپیــدی افق همراه با شـقایق ها می سرایم دلم که می گیرد شــاعر می شوم...